دریچه تکنولوژی درباره سریال دادستان: ماستمالی‌های مضحک - ژوانا

ایرانسل
تکنولایف (داخلی)

سریال دادستان به‌عنوان جدیدترین تجربه تلویزیونی مسعود ده‌نمکی در مدیوم‌های جدید صدا و سیما ساخته شده اما در نهایت چیزی به جز سریالی بی‌هدف، مضحک و حوصله‌سربر نیست. سریالی که به نظر می‌رسد مخاطبان اصلی آن در پشت دوربین قرار داشته‌اند و قرار بوده با بودجه هنگفتی که برای ساخت چنین زباله تلویزیونی در نظر گرفته شده، زندگی‌شان را دگرگون کنند. با ویجیاتو همراه باشید.

درباره سریال دادستان: ماستمالی‌های مضحک

سینمای ایدئولوژیک

لنی ریفنشتال در بیست‌ و دومین روز ماه آگوست سال ۱۹۰۲ در برلین به دنیا آمد. او در خانواده‌ای ثروتمند و مذهبی بزرگ شد و در شانزده سالگی تصمیم گرفت تا وارد حرفه رقص شود. درخشش او در جمع رقاص‌های حرفه‌ای برلین باعث شد تا لنی آهسته آهسته وارد سینما شود. فیلم Das Blaue Licht به‌عنوان نخستین تجربه کارگردانی، تهیه‌کنندگی و حتی بازیگری خانم ریفنشتال مورد توجه جشنواره فیلم ونیز قرار گرفت و جایزه مدال نقره را برای او به همراه داشت.

داستان فیلم Das Blaue Licht که در سال ۱۹۳۲ اکران شد، درباره زنی به نام جونتا [با هنرنمایی لنی ریفنشتال] بود که زندگی‌اش را در یک غار می‌گذراند. اگرچه او برای مردم شهرهای پیرامون عجیب به نظر می‌رسید اما خودش می‌دانست که باورداشتن به آن‌چه درون وجودش می‌درخشد برای داشتن یک زندگی ارزشمند کافی است. در شرایطی که مردم شهرهای پیرامون غاری که جونتا زندگی می‌کرد از صعود بی‌دردسر به کوه‌های اطراف هم عاجز بودند، جونتا زندگی بی‌نقصی را در دل طبیعت تجربه می‌کرد. بخش قابل توجهی از فیلم به زندگی معصومانه زنی می‌پرداخت که زندگی آرامی داشت و تلاش می‌کرد زنانگی‌اش را در شجاعتی که پیدا کرده بود، نشان دهد.

اولین فیلم ریفنشتال فقط مورد توجه جشنواره فیلم ونیز قرار نگرفت. آدولف هیتلر، رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان، دو سال پیش از آن‌که به پیشوای آلمان تبدیل شود با تماشای فیلم او تحت تاثیر قرار گرفته بود. هیتلر پس از رسیدن به قدرت تصمیم گرفت تا اختیارات بیشتری به ریفنشتال داده و او را به فیلم‌سازی تبدیل کند که آرمان‌های حزب او را در چارچوب نمادهای سینما فریاد می‌زند.

درباره سریال دادستان: ماستمالی‌های مضحک
لنی ریفنشتال در کنار آدولف هیتلر

آدولف هیتلر که از تاثیرگذاری و اهمیت فرهنگ و سینما در پیش‌بردن آرمان‌هایش باخبر بود، شخصیت جونتا در فیلم Das Blaue Licht را نماد زنی می‌دانست که آلمان ناسیونال سوسیالیست به آن نیاز دارد. ریفنشتال با حمایتی که از سوی هیتلر و حزب نازی دریافت کرده بود، فیلم Triumph des Willens را در سال ۱۹۳۴ ساخت و در سال ۱۳۹۵ اکران کرد؛ عنوانی که‌تنها به‌یادماندنی‌ترین فیلم او لقب گرفت بلکه با گذشت حدود یک قرن هنوز هم به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین فیلم‌های سینمای پروپاگاندا و ایدئولوژیک تاریخ سینما شناخته می‌شود.

لنی ریفنشتال یکی از نخستین کارگردان‌های سینما بود که آثار سینمایی‌اش را به‌عنوان فرصتی برای مطرح‌کردن باورهای سیاسی، شستشوی ذهنی و تبلیغات حزبی می‌ساخت. در همان دورانی که ریفنشتال در آلمان نازی رویاهای پوچ حزب ناسیونال سوسیالیست را در بهترین چارچوب ممکن به تصویر می‌کشید، هم‌تایان او در شرق و غرب تلاش می‌کردند تا با عناوینی مشابه تبلیغات آرمان‌گرایانه نازی‌ها را در نطفه خفه کنند.

یکی از جذاب‌ترین فیلم‌هایی که تماشای آن حتی در دنیای امروز هم تامل‌برانگیز به نظر می‌رسد، فیلم احمق نباش است. ایده اولیه این فیلم در سال ۱۹۴۳ مطرح شد و چهار سال بعد فیلم کوتاهی براساس آن ساخته شد که مضامین کلی هنوز هم مطرح هستند. حتی در سال‌های پس از جنگ سرد هم سینما و تلویزیون ابزار مهمی برای تبلیغات سیاسی و مطرح‌کردن باورهای حزبی بوده‌اند و تا ریشه‌های این تاثیرگذاری در فیلم‌هایی که در چند سال اخیر هم توسط استودیوهای هالیوودی ساخته شده‌اند، قابل احساس به نظر می‌رسد.

بنابراین این تصور اشتباهی است که سینمای ایدئولوژیک تنها در اختیار حکومت‌هایی مانند آلمان نازی و حتی استودیوهای هالیوودی باشد. برای مثال، فنلاند [که البته در میان کشورهای حوزه اسکاندیناوی سینمای پویا و قدرتمندی دارد] در سال ۲۰۱۵ فیلم April 9th را اکران کرد که به‌عنوان یک فیلم ضدجنگ داستان روز جذابی در تاریخ این کشور را روایت می‌کرد؛ نهم آوریل ۱۹۴۰. روزی که ارتش نازی تصمیم گرفت خاک دانمارک را به لیست طولانی متصرفات بی‌دلیل اضافه کند. از آن‌جایی که نازی‌ها تا دندان مسلح بودند و ارتش دانمارک هرگز تصور نمی‌کرد روزی صدای طبل جنگ را بشنود، تعارض‌های جذابی در نهمین روز ماه آوریل ۱۹۴۰ شکل گرفته بود.

سینمای سیاسی هم جایگاه ویژه‌ای در چارچوب‌های هنر هفتمی در ایران دارد. از فیلم‌هایی که توسط سازمان سینمایی اوج ساخته می‌شوند تا سریال‌هایی که روی آنتن تلویزیون می‌روند؛ همه آن‌ها عناوینی هستند که تلاش می‌کنند بخشی از سیاست‌هایی که مورد توجه تهیه‌کنندگانشان بوده را نمایش دهند. ایرادی به ساخت فیلم‌ها و سریال‌های ایدئولوژی‌زده وارد نیست. ایراد زمانی وارد می‌شود که عناوینی ساخته می‌شوند که به‌جای جایگاه ایدئولوژی خود را بهتر کنند، بیشتر شبیه به توهینی به همه آرمان‌هایی به نظر می‌رسند که پشت خود پنهان کرده‌اند. سریال دادستان یکی از همان عناوین توهین‌آمیزی است که تماشای آن حتی برای تماشاگر عادی هم ممکن نیست.

تیم تولید سریال دادستان چه کسانی هستند؟

سریال‌هایی که مسعود ده‌نمکی برای تلویزیون ساخته به‌صورت کلی خرق عادتی در مدیوم تلویزیون بوده‌اند. از آن‌جایی که ده‌نمکی عوامل پشت صحنه و بازیگران خاصی را برای آثارش انتخاب می‌کند، تیم تولید سریال دادستان هم با بیشتر آثار تلویزیون متفاوت هستند.

کارگردان و نویسنده

کارگردانی و نویسندگی سریال دادستان برعهده مسعود ده‌نمکی بوده که پیش از آن‌که وارد دنیای شود، روزنامه‌نگار بود. ده‌نمکی که سابقه همکاری با روزنامه‌ یالثارات را دارد با مستند فقر و فحشا وارد هنر هفتم شد و پس از مستند کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟ در نهایت نخستین فیلم سینمایی‌اش را کارگردانی کرد. فیلم اخراجی‌ها که به‌عنوان فیلمی کمدی درباره دوران دفاع مقدس عنوانی ساختارشکن بود به‌همان میزان که مضحک و تاسف‌آور به نظر می‌رسید در جذب مخاطب هم موفق بود.

درباره سریال دادستان: ماستمالی‌های مضحک

ده‌نمکی پس از مصرف آخرین عصاره‌های فرانچایز اخراجی‌ها با این حقیقت کنار آمد که باید داستان دیگری روایت کند. بنابراین فیلم رسوایی را کارگردانی کرد که احتمالا برای الناز شاکردوستی که امروز با درخشش در فیلم‌های خوبی که انتخاب می‌کند به یکی از سوپراستارهای سینمای ایران تبدیل شده، یک لکه ننگ حساب می‌شود. سردبیر سال‌های نه‌چندان دور هفته‌نامه شلمچه نتوانست چندان از سینمای دفاع مقدس دور باشد و با فیلم معراجی‌ها دوباره به دنیایی که مضحک‌ترین شکل ممکن رشادت‌های آن را روایت می‌کرد، بازگشت.

در جریان ساخت فیلم معراجی‌ها اتفاقی رخ داد که اگر هر کارگردان دیگری آن را تجربه می‌کرد، حداقل برای مدتی طولانی از فیلم‌سازی دست می‌کشید. هجدمین روز دی ۱۳۹۲ با انفجار مواد منفجره‌ در محل فیلم‌برداری فیلم معراجی‌ها متاسفانه پنج نفر از عوامل فیلم جان خود را از دست دادند؛ علی‌اکبر رنج‌بر [مدیر وقت شهرک سینمایی دفاع مقدس]، محمدجواد شریفی راد، مهدی مرادی‌نژاد، رضا فرجی و جمشید احسانی‌فر بر اثر این انفجار کشته شدند.

ایرانی کارت
Dicardo

این امر یک حادثه است و حادثه نیز هیچ‌گاه خبر نمی‌کند

توضیح کوتاه مسعود ده‌نمکی درباره حادثه‌ای که در جریان ساخت فیلم معراجی‌ها رخ داد

ده‌نمکی با فیلم رسوایی ۲ برای چندمین بار فرصت همکاری با اکبر عبدی را پیدا کرد اما الناز شاکردوست پیشنهاد بازگشت برای این فیلم را نپذیرفت و به همین دلیل سحر قریشی جانشین او شد. باوجود تحسین رسانه‌ها از دنباله فیلم رسوایی، مسعود ده‌نمکی تا سه سال تصمیمی برای ساخت فیلم نداشت و پس از ساخت فیلم زندانی‌ها [مشخص نیست او چه علاقه‌ای به استفاده از صفت‌های جمعی دارد] در سال ۱۳۹۷ دیگر به سراغ ساخت فیلم‌های سینمایی نرفت.

سریال دادستان سومین تجربه تلویزیونی مسعود ده‌نمکی است. او با سریال دار و ندار که در سال ۱۳۸۸ [پس از موفقیت فیلم اخراجی‌ها ۱ و دنباله آن] از شبکه پنج صدا و سیما پخش شد، ثابت کرد که ترسی از ساختن سریال‌های تلویزیونی دارد. ده‌نمکی با سریال معراجی‌ها [بازسازی دنباله‌محور فیلمی که در سال ۱۳۹۳ ساخته بود] برای دومین بار با تلویزیون همکاری کرد اما سومین سریالی که روزنامه‌نگار سابق ساخته نه‌تنها هیچ پیشرفتی نسبت به سریال‌‌های قبلی او ندارد بلکه سقوطی خاطره‌انگیز را هم رقم زده است.

از مجموعه سریال‌های فراموش‌شده بخوانید:

تهیه‌کننده

در ساختار صدا و سیمای ایران تهیه‌کننده معنای خاصی ندارد چون هزینه همه آن‌چه برای پروژه تهیه می‌شود در نهایت از بودجه سازمان تعیین شده اما این به معنای آن نیست که شخصی برای مدیریت این سرمایه وجود نداشته باشد. تهیه‌کنندگی سریال دادستان برعهده محمد خزاعی بوده که نباید با دیپلمات ایرانی اشتباه گرفته شود. خزاعی یکی از تهیه‌کنندگان شناخته‌شده سینمای دفاع مقدس و ارزشی لقب می‌گیرد که پس از تهیه‌کنندگی فیلم قلاده‌های طلا با انجام وظایف همیشگی‌اش برای فیلم به وقت شام به نقطه اوج کارنامه‌اش رسید.

بازیگران

شاید غیرمنتظره‌ترین بازیگر سریال دادستان سحر قریشی باشد. البته که او حتی بازیگر درجه دویی هم نیست که حضورش در یک سریال تلویزیونی کسر شأن به نظر برسد اما چون کیلومترها با استانداردهایی که بازیگران را در مدار صدا و سیما قرار می‌دهد هم فاصله گرفته، این حقیقت غیرقابل انکار را تایید می‌کند که خوردن مُهر مسعود ده‌نمکی و باندش پای پرونده هر بازیگری باعث می‌شود که او فرصت حضور در پروژه کارگردان فیلم اخراجی‌ها را داشته باشد.

درباره سریال دادستان: ماستمالی‌های مضحک

مسعود ده‌نمکی برای سومین سریال تلویزیونی‌اش مجموعه‌ای از فراموش‌شده‌ترین، بی‌هنرترین، تکراری‌ترین و حتی منفورترین بازیگرانی که می‌توانسته را پیدا کرده است؛ از بهنوش بختیاری تا نیما شاهرخ‌شاهی. رضا توکلی، محمد کاسبی، مختار سائقی و علی سلیمانی از بازیگران سریال‌های عموما کمدی تلویزیون هستند که فرصت هنرنمایی در سریال دادستان را پیدا کرده‌اند.

برزو ارجمند که با سریال معراجی‌ها وارد تیم بازیگران ده‌نمکی شده بود در جدیدترین سریال او هم حضور پررنگی دارد. نام سیدجواد هاشمی هم که با نام مسعود ده‌نمکی گره خورده اما بزرگ‌ترین سورپرایز سریال دادستان حضور برق‌نورد در نقش اصلی سریال است. زندگی هومن برق‌نورد که روزگاری با حضور در عناوینی مانند سریال دزد و پلیس و سریال دودکش هنرش را ثابت کرده بود چنان تحت تاثیر گرانی قیمت دلار قرار گرفته که مجبور شده پیشنهاد همکاری با ده‌نمکی [که به نظر می‌رسید با فضای فکری او فاصله دارد] را هم بپذیرد. البته هومن برق‌نورد در سال ۹۷ هم در فیلم زندانی‌ها با ده‌نمکی کار کرده بود.

چرا سریال دادستان ناامیدکننده ظاهر شد؟

پخش این سریال از ۲۲ بهمن آغاز شد و از همان نخستین قسمت به شکل وحشتناکی تلاش کرد تا تماشاگرش را عذاب دهد. سریال دادستان با بازی‌های آماتور و دیالوگ‌های بیش از حد کلیشه‌ای تماشاگری که با دقت دنبالش می‌کند را به این یقین می‌رساند که همه عوامل سریال دست در دست یکدیگر داده‌اند تا عنوانی روح‌ویران‌کننده و طاقت‌فرسا را به تلویزیون تقدیم کنند.

سریال دادستان احتمالا فقط به این دلیل ساخته شده که بودجه هنگفتی از صدا و سیما دریافت شده به چندین حساب‌های بانکی منتقل شود و مسعود ده‌نمکی ک سابقه عکس‌گرفتن با باتوم در کنار دوربین را داشته این‌بار با تفنگ [و البته ماسک] هم تصویری از خودش ثبت کرده باشد. داستان علمی تخیلی سریال به حدی ناامیدکننده‌ روایت می‌شود که تماشاگر را از خودش زده می‌کند و آرمان‌هایی که در داستان شکل می‌گیرند هم به حدی کلیشه‌ای هستند که داستان را واقعا مضحک جلوه می‌دهند.

مسعود ده‌نمکی تلاش کرده با سریال دادستان سبکی نوین از سریال‌سازی را به تلویزیون ارائه دهد اما نتیجه ساخته او چیزی جز هدردادن وقت، جویدن لب‌ها از عصبانیت و تاسف برای ساختار سینما و تلویزیون ایران نیست. سریالی که یک بار دیگر ثابت می‌کند اگر سینما و تلویزیون ایران اندکی شایسته‌سالار بود، حتی فضای ساخت یک مستند کوتاه را هم به ده‌نمکی نمی‌داد.

نقد سریال قورباغه را در ویجیاتو بخوانید:

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 354 views بار دسته بندی : فیلم و سریال تاريخ : 5 مارس 2021 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.