برخی اوقات تیمهای بازیسازی مجبورند برای رسیدن به سود بیشتر، تصمیماتی بگیرند که ممکن است مورد پسند طرفداران قدیمیشان نباشد. برای مثال در این مقاله از ۵ دنباله پرفروش بازیهایی برایتان گفتم که به خاطر همین فروش بیشتر، شاهد تغییرات بنیادی زیادی در آنها بودیم. تغییراتی که به هیچ وجه خوشحالی طرفداران قدیمیشان را در پی نداشت و باعث شد تا آنها از بازیهای محبوبشان ناامید شوند. با ویجیاتو همراه باشید.
۵) Splinter Cell: Blacklist
با فروش فوقالعاده ۹ میلیون نسخهای قسمت اول Splinter Cell، سم فیشر توانست در کنار سالید اسنیک و بیگ باس، به یکی از نمادهای محبوب ژانر اکشن مخفی کار تبدیل شود. با این حال، بعد از عرضه اولین نسخه، مجموعه Splinter Cell فراز و فرودهای زیادی را طی کرد و قسمتهای بعدی مجموعه کمتر توانستند فروشی بیشتر از ۲ میلیون نسخه را تجربه کنند. یکی از بازیهایی که توانست از این مرز عبور کند و به چهارمین نسخه پرفروش مجموعه Splinter Cell تبدیل شود، Blacklist بود. اثری که به عقیده طرفداران این سری بازیها، یکی از ضعیفترین نسخههای مجموعه است و آن را به خاطر چاشنی اکشن زیادش ملامت میکنند.
۴) Halo 5
سری هیلو در زمان بانجی، عین یک ماشین پولسازی برای مایکروسافت بود. فقط هیلو ۳ چیزی در حدود ۱۴ میلیون نسخه فروش داشته که باعث میشود از آن به عنوان یکی از پرفروشترین بازیهای انحصاری تاریخ یاد کنیم. با این حال، از وقتی که این سری بازی دست استودیو ۳۴۳ افتاد، ورقها برگشت. طرفداران هیلو ۴ را دوست نداشتند. همین هم باعث شد تا تبلیغات دروغین هیلو ۵، آنها را به آینده سری امیدوار کند. همین هم شد و هیلو ۵ با استفاده از این حقه بازاریابی توانست بیش از ۵ میلیون نسخه بفروشد. اما با برملا شدن دروغهای تبلیغاتی بازی، طرفداران حسابی از مایکروسافت و استودیو سازنده بازی شاکی شدند و بسیاری از آنها بیخیال تجربه هیلو ۵ شدند و بازی را به حال خودش رها کردند.
۳) Hitman Absolution
سری بازیهای هیتمن همیشه به خاطر آزادی عملی که به مخاطب برای تمام کردن مراحل میدادند شهرت داشتند. حال حساب کنید وقتی که طرفداران دیدند IO Interactive این آزادی عمل را از آنها در ابسولوشن گرفته چه حالی داشتند. IO Interactive میخواست که وضعیت فروش سری بازیهای هیتمن بهتر از قبل شود. برای همین تصمیم گرفت تا Hitman Absolution را خطیتر و با دوز اکشن بیشتری بسازد. نتیجه این تصمیم باعث شد تا گیمرهای بیشتری با مجموعه هیتمن آشنا شوند. همین موضوع روی فروش بازی هم تاثیر گذاشت. بازی تقریبا در عرض ۴ ماه، رکورد فروش هیتمن ۲ را زد و توانست ۳.۶ میلیون نسخه بفروشد. اما فروش خوب بازی، دلیلی بر این نبود که طرفداران قدیمی مجموعه و افرادی که هیتمن را به خاطر آزادی عمل و المانهای مخفی کاری محضش دوست داشتند، از بازی راضی باشند.
۲) Metal Gear Solid V: The Phantom Pain
متال گیر سالید ۵ به قدری پروسه ساختش طولانی شده بود که کونامی اعتقاد داشت عرضه دیر هنگام بازی صرفا باعث صرف هزینه بیشتر خواهد شد. سر این موضوع کونامی و هیدئو کوجیما به مشکل خوردند و کارگردان خلاق ژاپنی مجبور شد هر طور که شده بازی را به ددلاین مورد نظر برساند. البته با تمام این اوصاف، Metal Gear Solid V: The Phantom Pain در روز عرضهاش، اثری پولیش شده و با کیفیت به نظر میرسید. اما هر کسی که آن را تمام میکرد، میفهمید یک جای کار بازی میلنگد. بله، بخشهای اعظمی از قصه فنتوم پین به خاطر کمبود زمان از بازی حذف شده بودند و ما عملا نتوانستیم داستان یکی از مهمترین بازیهای سری را به طور کامل بشنویم. در کنار این، فنتوم پین برخلاف تمام نسخههای پیشین سری، به هیچ وجه طراحی مرحله خوبی نداشت و برخی مراحلش بیدلیل آنقدر تکرار میشدند که صدای طرفداران پر و پا قرص سری هم درآمد. بازی حتی مثل نسخههای قبل راوی خوبی برای قصهاش نبود و آنقدر نقص در روایتش میدیدید که باورتان نمیشد این بازی واقعا یک متال گیر سالید است. اما همه این ایرادات به اندازه خالی بودن نقشه بازی توی ذوق نمیزد. عملا شما هیچ کاری برای انجام دادن در نقشههای بزرگ بازی نداشتید و همین موضوع باعث شده بود تا فنتوم پین به خسته کنندهترین متال گیر سالیدی تبدیل شود که تا حالا ساخته شده. با این حال، برند کوجیما نه تنها باعث نشد تا بازی فروش خوبی را پشت سر نگذارد، بلکه درامای او کونامی کاری کرد که فنتوم پین با فروش ۶ میلیون واحدیاش به یکی پرفروشترین نسخههای سری تبدیل شود.
۱) Resident Evil 6
بعد از به موفقیت رسیدن Gears of War در سال ۲۰۰۶، کپکام مدام تلاش کرد اثری بسازد که بتواند چه از نظر گیمپلی و چه فروش با بازی موفق اپیک گیمز و مایکروسافت رقابت کند. برای همین آنها سراغ مجموعه محبوب خود، یعنی سری رزیدنت ایول رفتند و به نسخه پنجم آن حالت دو نفره و همچنین دوز اکشن بیشتری تزریق کردند تا بازی شباهت بیشتری به Gears of War پیدا کند. نتیجه این تصمیمات از رزیدنت ایول ۵ اثری ساخت که از نظر ساختاری تفاوتهای زیادی با نسخههای قبلی این مجموعه داشت. ولی طرفداران به خاطر همان یک ذره شباهتی که رزیدنت ایول ۵ به ریشههایش داشت، از بازی حمایت کردند و تغییرات را پذیرفتند. حمایتی که باعث شد رزیدنت ایول ۵ با فروش ۱۳.۱ میلیون نسخه، به پرفروشترین بازی این فرانچایز محبوب تبدیل شود. کپکام هم که فکر میکرد فرمول تازهاش جواب داده، رزیدنت ایول ۶ را دیگر طوری ساخت که شباهت بیشتری به سری Gears of War پیدا کند. قرار بر این شد که بازی سه خط داستانی متفاوت داشته باشد و در مجموع ۶ کاراکتر قابل بازی. سطح اکشن بازی نیز رسید به سقف؛ تا جایی که دیگر رزیدنت ایول ۶، عملا شده بود یک بازی اکشن بیمحتوا که المان بقا در آن جایی نداشت. منتقدین بازی را ناامید کننده میخواندند و از آن به عنوان بدترین رزیدنت ایول تاریخ یاد میکردند. با این حال طرفداران خودشان میخواستند بازی را تجربه کنند و در کنار گیمرهای جدید، کاری کردند که رزیدنت ایول ۶ چیزی در حدود ۱۱.۲ میلیون نسخه بفروشد و به دومین رزیدنت ایول پرفروش تاریخ تبدیل شود. اما این دلیل بر بلند نشدن سر و صدا طرفداران نبود و بازی آنقدر توسط هوادارانش کوبیده شد که کپکام تصمیم گرفت بیخیال ساختن یک Gears of War دیگر شود و مجموعه رزیدنت ایول را به ریشههایش برگرداند.