در دنیای بازی های ویدیویی، همیشه شاهد اتفاقات خنده دار و جذاب زیادی هستیم. اما در طی این چند سال اخیر و وقتی که بازیسازان سعی کردند آرام آرام به زبان جدیتر با مخاطب خود صحبت کنند، جنس شوخیهای بازیها نیز تغییر کرد. حالا در بسیاری از بازیها شاهد شوخیهایی هستیم که واقعا نباید به آنها خندید. موضوع این مقاله نیز در مورد همین شوخیهاست و در ادامه از ۵ بازی خنده داری برایتان گفتم که برعکس تفکرات ما خیلی هم خنده دار نبودند. با ویجیاتو همراه باشید.
۵) Surgeon Simulator
در بازی شبیهساز Surgeon Simulator، محیطی برای شما فراهم شده تا بتوانید یک انسان را جراحی کنید. اما در نهایت هدف شما از بودن در چنین محیطی، نجات جان بشر نیست. نه، بازی در اصل یک اثر کمدی است که به شما اجازه میدهد با ابزار مختلف بدن مریض زیر دستتان را تکه و پاره کنید. خوشبختانه این بیمار بخت برگشته نیز بلایی سرش نمیآید و حتی اگر قلبش را از سینهاش بیرون بکشید، باز هم او زنده میماند. همین مسئله باعث رخ دادن کلی اتفاق بامزه حین عمل جراحی میشود. اما بیایید منطقی باشیم. اگر خودتان زیر دست چنین جراحی، بدنتان تکه و پاره میشد باز هم میخندیدید؟
۴) Portal 2
سری بازیهای پورتال همیشه به خاطر کاراکترهای شوخطبعشان حسابی معروف بودند. خصوصا در نسخه دوم و با اضافه شدن وسلی، میزان شوخیهای بازی هم بیشتر شد. اما به نظر من واقعا نمیشد با همه شوخیهای بازی از خنده رودهبر شد. چراکه یا بعد از شنیدن یک سری شوخیها قرار بود اتفاق بدی برایمان بیفتد، یا آنقدر حقیقت پشت آنها تلخ بود که گاهی احساس میکردیم یک سیلی محکم به گوشمان خورده.
۳) South Park: Stick of Truth
فکر میکنم نیازی نیست خیلی توضیح دهم که چرا Stick of Truth را در این لیست گذاشتهام. چراکه اگر یک قسمت از مجموعه South Park را دیده باشید، متوجه میشوید که اولا تماشای این سریال برای همه سنین مناسب نیست و ثانیا برخی از شوخیهای آن به قدری تاریکند که واقعا میتوانند خنده را از روی صورتتان محو کنند. هر دو بازی که براساس مجموعه South Park نیز ساخته شدهاند نیز از این قضیه مستثنی نیستند و در جریان آنها به قدری اتفاقات عجیب رخ میدهد که آدم نمیداند باید به آنها بخندد یا نه.
۲) Borderlands 2
اگر نسخههای مختلف Borderlands را تجربه کرده باشید، میدانید که چرا آن را در این لیست گذاشتم. این سری بازی ها معمولا سکانسهای خنده داری را پیش روی مخاطب قرار میدهند که اگر یک نفر واقعا در شرایط آنها قرار بگیرد، به جای خنده ممکن است حتی گریهاش هم بگیرد. شاید بهترین مثال برای این موضوع، مرحله تولد کلپترپ باشد. او با ذوق میآید و از شما درخواست میکند که دوستانش را به جشن تولدش دعوت کنید. اما در نهایت تنها کسی که روی صندلیهای مراسم تولد مینشیند خود ما هستیم و باید در این سکانس، به تنهایی دردآور رباتی نگاه کنیم که دارد سعی میکند خودش را خوشحال نگه دارد.
۱) Stanley Parable
Stanley Parable یکی از عجیبترین تجربههایی است که من در تمام عمرم داشتم. این حرف را به خاطر مراحل پیچیده و عجیب بازی نمیزنم. نه، به نظرم بازی از این نظر عجیب است که در قالب شوخی، حقایق دردناک زندگی روزمره ما را توی صورتمان میکوبد. بازی گاهی اوقات آنقدر زیر پوستی طرز تفکراتمان را به سخره میگیرد که وقتی به مفهوم مسائلی که مطرح کرده فکر میکنید، تازه متوجه میشوید هر روزمان دارد با چه کارهای عبث و بیهودهای سپری میشود. اگر میخواهید خیلی خوب این موضوع را درک کنید، به نظر بروید و ویدیوهای نحوه گرفتن اچیومنت «Click on door 430 five times» را ببینید.
بیشتر بخوانید:
- بررسی بازی هیتمن ۳ – خداحافظی با شکوه مامور ۴۷
- بررسی بازی Little Nightmares 2 – یک کابوس کوتاه دیگر
- ۹ بازی خندهدار برای زمانی که کاری برای انجام دادن ندارید
- احتمال موفقیت رزیدنت اویل ۸ چقدر است؟
- قصه رزیدنت اویل ۸ بر اساس چه چیزی نوشته شده؟
- ۲۰ نکته مهمی که از تریلر گیم پلی Resident Evil 8 فهمیدیم
- چرا باید Dark Souls بازی کنید؟