در سفر پس از تولید هر داستاننویس، زمانی فرا میرسد که خرید فیلم از یک بازار به جای اینکه خودتان آن را بگیرید، منطقیتر است. شاید داستان شما درباره اولورو در استرالیا باشد و شما در بوکا راتون هستید. یا ویدیوی عروسی شما یک عکس هوایی مهم از اقیانوس را از منظر چشم پرنده از دست داده است. یا شاید هارد دیسک حاوی فیلم شما از یک اعتراض خراب شده است و اکنون شما به دنبال فیلم مناسب برای مستند خود گیر کرده اید.
در این موارد (همراه با هزاران مورد دیگر)، این زمانی است که برای کمک به فیلمهای سهام مراجعه میکنید!
Stock Video چیست؟
فیلم استوک (معروف به «ویدئوی سهام») فیلمی است که تنها با هدف دریافت مجوز به یک سازنده برای استفاده در پروژه دیگر گرفته شده است. هنرمندان اغلب بدون اینکه پروژه نهایی خاصی در ذهن داشته باشند، فیلمهای استوک میسازند. آنها سعی می کنند تا جایی که ممکن است جذابیت جهانی را به خریداران ارائه دهند. این فیلم میتواند بهاندازه تصویری از یک مزرعه، لحظات تاریخی، و بلایای طبیعی تا پوششهای گرافیکی مانند نشت نور و دانهبندی فیلم به ویدیوهای ویروسی و انیمیشنهای پسزمینه حلقهای کلی باشد.
اساساً: اگر بتوان آن را مجوز داد و در یک پروژه ویدیویی استفاده کرد، می توان آن را سهام در نظر گرفت.
فیلم استوک اغلب “B-Roll” نیز نامیده می شود. B-Roll اصطلاحی از دوران قدیم تدوین خطی فیلم است که در آن تدوینگران از دو فیلم یکسان استفاده میکردند – یک A-Roll و یک B-Roll – برای ایجاد انتقال بین عکس ها. با ابزارهای مدرن ویرایش غیر خطی، دیگر نیازی به دو رول جداگانه نیست. با این حال، این اصطلاحات هنوز هم امروزه با معانی کمی متفاوت استفاده می شود. در زمان کنونی، B-roll فیلم تکمیلی است که از A-Roll پشتیبانی می کند. A-Roll را به عنوان یک مصاحبه در نظر بگیرید. این چگونه است که رسانه ها داستان را “بازگو می کنند”. B-Roll A-Roll را تقویت می کند و داستان را به صورت بصری “نشان می دهد”. برای مثال، روایت A-Roll در مورد اقامتگاه ها صحبت می کند و سپس B-Roll ممکن است یک خانه را نشان دهد. استفاده از فیلم B-Roll یکنواختی را از بین می برد تا تولید را جذاب تر کند و داستان را زنده کند.
ویدیوی استوک چگونه شروع شد؟
در حالی که استفاده از ویدیوی استوک این روزها در همه جا رایج است، همیشه اینطور نبوده است. فیلمسازان مجبور بودند هر چیزی را که در فیلم هایشان استفاده می کردند به تنهایی یا با واحدهای دوم فیلمبرداری کنند. با گذشت سالها و دهه های فیلمسازی، نقطه ورود به فیلمسازی نسبتاً دشوار و پرهزینه باقی ماند. در درجه اول فقط استودیوهای فیلم بودند که فیلم جمع آوری می کردند.
با این حال، با تکامل ابزارها، عکاسی استوک تأسیس شد. سپس در دهه ۱۹۸۰، شرکت های Stock Footage شروع به ارائه فیلم هایی از موضوعات مختلف کردند. آنها بر فیلمهای خود تسلط یافتند، و همچنین در Betacam و VHS (این چیزهای پلاستیکی حجیم با نوار که باید آنها را «پیچید» و «ردیابی» را برای شما جوانان انجام میدادید). از آنجایی که این شرکتهای کوچکتر کتابخانههای فیلم قابلتوجهی را به دست آوردند، شرکتهای بزرگتری مانند Branded Entertainment Network (با نام مستعار Corbis) و Getty Images فیلم را برای صدور مجوز به مشتریان خریداری کردند. این شرکتها اساساً در کل بازار فیلمهای سهام در اختیار داشتند تا اینکه اینترنت آمد و آن را تغییر داد.
در این مدت، دوربین های فیلمبرداری دیجیتال و دوربین های فیلمبرداری جدید به عموم مردم معرفی شدند. کم کم در به روی افراد بیشتری برای فیلمبرداری باز شد. در همان زمان، به لطف اینترنت خوب، بازارهای دیجیتال قابل توجهی مانند DVarchive، iStockphoto، Alamy، Shutterstock، Fotolia، و Pond5 (در میان بسیاری دیگر) در اوایل تا اواسط دهه ۲۰۰۰ راه اندازی شدند. iStock، Shutterstock، Alamy، و Fotolia عمدتاً روی عکسها تمرکز کردند، در حالی که DVarchive و Pond5 عمدتاً بر روی ویدیو متمرکز بودند.
تیراندازان سهام شروع به آپلود رسانه های دیجیتال و دیجیتالی خود در این بازارها کردند، که هنوز عمدتاً با افرادی که قبلاً در این صنعت بودند پر شده بود. این بازارهای نوظهور «جوبیس» با دادن کنترل بیشتر به هنرمندان بر روی کارشان و اجازه دادن به آنها برای دسترسی مستقیم به مشتریان برای فروش فیلمهایشان، بازار سنتی ویدیوهای سهام را کاملاً مختل کردند. جوبیس سپس یک قدم جلوتر رفت و اولین بازاری شد که به هنرمندان اجازه داد قیمت های خود را دیکته کنند! (بازارهای معدودی هنوز به هنرمندان اجازه می دهند تا قیمت مجوز کار خود را تعیین کنند).
DSLR تغییر دهنده بازی
سپس در سال ۲۰۰۸، Canon 5D Mk II وارد صحنه شد و انفجاری از فیلمبرداران و فیلمبرداران سهام بازار را با ویدئوهای با کیفیت بالا پر کرد. حسگر بزرگ و توانایی استفاده از لنزهای DSLR امکان ویدئوی با کیفیت سینما را با عمق میدان کمعمق همیشه فراهم میکند. همه این ویژگی ها در یک بسته کوچک و سبک وزن بود که برای اکثر مردم نسبتاً مقرون به صرفه بود. این دوربین همچنین به فیلمسازان این امکان را می دهد که به سرعت و به راحتی لنزها را برای تطبیق پذیری بیشتر تعویض کنند. من نمی توانم به اندازه کافی تاکید کنم که ۵D Mk II چقدر نقطه ورود را برای بسیاری از فیلمسازان و تولیدکنندگان محتوا پایین آورده است.
۵D همچنین به ابزاری اضافی برای بسیاری از فیلمسازان با بودجه کلان و برجسته تبدیل شد، در فیلم هایی مانند ۱۲۷ Hours، Black Swan، Iron معتبر شد Man 2، The Avengers و Mad Max: Fury Road. این دوربین آنقدر موفق بود که کل صنعت فیلمسازی و لوازم جانبی DSLR را ایجاد کرد.
سهام به جریان اصلی می رود
با گذشت زمان، بهروزرسانیهای مداوم در فناوری دوربین و آزادی عکسبرداری، آپلود، و فروش مستقیم ویدیوی خود به مصرفکنندگان منجر به رشد نجومی برای صنعت ویدیوی سهام شد. تعداد زیاد کلیپ های آپلود شده در بازارهای بورس و گسترش خرید آنلاین بازار را به طور تصاعدی افزایش داد. فیلمبرداران، شرکتهای تولید، گرافیستها و دیگر خلاقان (یا هر کسی که دوربین دارد!) اکنون میتوانند با قصد صریح فیلمبرداری کنند تا بعداً بفروشند. آنها همچنین میتوانند فیلمهای قدیمیتر ذخیرهشده روی هارد دیسکهای خود را تغییر کاربری دهند و به آن عمری دوباره ببخشند.
در طرف دیگر کسب و کار، مشتریان نیز از ویدیوهای مقرون به صرفه تر و با دسترسی آسان استفاده کردند که به صنعت رسانه سهام کمک می کند تا در سال ۲۰۲۱ به ۴٫۶۸ میلیارد دلار برسد. امروز می توانید رسانه های سهامی را پیدا کنید که در همه چیز از تولیدات فیلم با بودجه کلان استفاده می شود. به ویدیوهای یوتیوب و همه چیز در این بین.