دوربین گوشی یا دوربین حرفه ای DSLR؛ مقایسه کیفیت عکاسی گوشی های موبایل با دوربین های عکاسی دیجیتال
تا همین چند سال قبل، تفاوت دوربین گوشی با دوربین عکاسی بسیار زیاد بود و برای عکاسی حرفهای باید از دوبینهای بسیار بزرگ و حرفهای نهچندان ارزانقیمت استفاده میشد. با این حال پس از پیشرفت چشمگیر گوشیهای نسل جدید و استفاده از لنزهای دوربین بسیار پیشرفته در آنها، رفته رفته این روند تغییر یافت و امکان انتخاب بین دوربین گوشی یا دوربین دیجیتال برای عکاسی حرفهای فراهم شد. در این مطلب قصد داریم به بررسی تفاوت دوربین های موبایل و دوربینهای حرفه ای پرداخته و به یک پرسش مهم پاسخ دهیم؛ دوربین DSLR یا گوشی ؟
فهرست مطالب این مقاله:
– علت بررسی تفاوت دوربین های موبایل و دوربینهای حرفه ای
– دلیل استفاده بیشتر از گوشیهای هوشمند نسبت به دوربینها در عکاسی
– افزایش کیفیت در عکاسی با گوشی هوشمند
– دوربین حرفه ای یا گوشی موبایل؟ میتوانید تشخیص دهید؟
– تفاوت دوربین گوشی با دوربین عکاسی در کیفیت تصاویر
– نویز شدید مشکل اصلی خروجی دوربین گوشیهای هوشمند
– سنگینترین چالش در بخش نویز عکس خروجی دوربینها
– غلبهی دوربین گوشیها بر دوربینهای کامپکت به کمک فناوری
– عکاسی با گوشی تبدیل به یک پدیدهی رایج میشود
– کاهش تفاوت دوربین های موبایل و دوربینهای حرفه ای
– وضعیت گوشیهای هوشمند نسبت به DSLRهای امروزی
– مقایسه کیفیت عکس دوربین فول فریم در مقابل گوشی هوشمند
– جایگاه فعلی دوربین های دیجیتال حرفهای
– عکاس با دوربین دیجیتال میتواند قصهاش را تعریف کند
– فراتر از خودکارسازی دوربین: خودکارسازی عکاس
– گوشیهای هوشمند: رسیدن به وعدهی اولیهی کُداک
– دوربین حرفه ای یا گوشی موبایل
– دوربین بخریم یا گوشی؟ با پولم دوربین عکاسی بخرم یا گوشی موبایل؟
– تفاوت عکاسی دوربین حرفهای با دوربین گوشیهای هوشمند چیست؟
– جمعبندی
بهتازگی برخی صاحب نظران و تحلیلگران صنعت تصویربرداری پیشبینی کردهاند که دوربینهای گوشیهای هوشمند بهزودی به سطح دوربینهای حرفهای DSLR رسیده و در آیندهای نهچندان دور برای همیشه جای آنها را خواهند گرفت. برخی حتی مدعی هستند که انتخاب بین دوربین موبایل یا دوربین دیجیتال برای عکاسی بسیار سخت خواهد شد و تفاوت دوربین های موبایل و دوربینهای حرفه ای به حداقل میرسد. برهمین اساس در این مطلب به بررسی تفاوت دوربین گوشی با دوربین عکاسی پرداخته و در نهایت به این جمعبندی میرسیم که کدام گزینه برای شما مناسبتر است، دوربین DSLR یا گوشی؟
علیرغم پیشرفت چشمگیر دوربین گوشیهای هوشمند طی چند سال اخیر، بازهم این لنزهای کوچک با دوربینهای بدون آینده چند هزار دلاری فاصله زیادی دارند.
برهمین اساس با نمایش چند تصویر علاوه بر نگاهی به تاریخچه، نقاط قوت و نقاط ضعف این دو نوع دوربین، تفاوت بین دوربین گوشی یا دوربین دیجیتال را بیشتر بررسی کرده و به انتخاب بین دوربین حرفه ای یا گوشی موبایل کمک میکنیم.
چرا تفاوت دوربین های موبایل و دوربینهای حرفه ای را بررسی میکنیم؟
شاید اغلب کاربران پس از برخورد با این سوال بلافاصله به این فکر کنند که اساساً ما در حال مقایسه دو ابزار عکاسی با کارکرد متفاوت و خاص خودشان هستیم و ارائه چنین سوالی یعنی انتخاب بین دوربین DSLR یا گوشی، در مجموع اشتباه است.
به لحاظ فنی و تخصصی این دیدگاه کاملاً درست است، اما دوربین گوشیها طی چند سال گذشته آنقدر پیشرفت کردهاند که حداقل ارزش مقایسه آنها با دوربینهای حرفهای چند هزار دلاری وجود دارد.
ما بفهمیم که اساساً این ابزارهای ثبت تصویر برای چه شرایطی و چه افرادی مناسبتر هستند. بنابراین قرار نیست به این سوال یعنی تفاوت دوربین گوشی یا دوربین دیجیتال پاسخ دهیم، بلکه به انتخاب درست کمک میکنیم.
البته یک نکته را در نظر داشته باشید، اگرچه برخی متخصصان حوزه تصویر مدعی هستند که کیفیت عکاسی دوربینهای گوشیهای هوشمند تا ۱۰ سال آینده به دوربینهای باکیفیت DSLR خواهد رسید؛ اما دقت کنید که منظور دربینهای دیجیتال فعلی موجود در بازار است. به عبارت دیگر همزمان با پیشرفت دوربین گوشیهای هوشمند در سالهای آینده، دوربینهای گرانقیمت بدون آینده هم پیشرفت داشته و احتمالاً با کیفیتتر از قبل خواهند شد.
بنابراین، هرچند ممکن است در سالهای آینده گوشی هوشمند بتواند عکسی همتراز با یک دوربین DSLR فولفریم بگیرد و تفاوت دوربین گوشی با دوربین عکاسی همرده فعلی خود را به حداقل برسانند، اما بسیار بعید است که قادر به رقابت با دوربینهای دیجیتال هم عصر خود باشد.
شاید بهترین تصویر برای نمایش افزایش محبوبین عکاسی با گوشیهای هوشمند و کمرنگتر شدن تفاوت دوربین های موبایل و دوربینهای حرفه ای همین دو تصویر باشد. ده سال قبل بسیاری از افراد را میدیدیم که با دوربینهای جمع و جور یا DSLR مختلف مشغول عکاسی بودند، اما این روزها همان تصویر را میتوان با گوشیهای هوشمند به ثبت رساند.
جهش در این بخش تقریباً از سال ۲۰۱۵ آغاز شد. تا سال ۲۰۱۱ بیش از یک چهارم تمامی عکسهای ثبت شده در دنیا با استفاده از دوربین گوشیها به ثبت رسیده بود. اما از سال ۲۰۱۵ به بعد، آمار از ثبت یک میلیارد عکس خبر میدهد که بخش اعظم آن با گوشیهای هوشمند گرفته شدهاند. همین مسئله نشان دهنده افزایش محبوبیت دوربین گوشیهای هوشمند و امکان انتخاب بین دوربین حرفه ای یا گوشی موبایل است.
تعداد خالص عکسهای گرفته شده با گوشیهای هوشمند یکی از نتایج واضح افزایش سهم فروش بازار این دستگاههاست. از سال ۲۰۱۳ نسبت فروش انواع و اقسام دوربینهای دیجیتال به گوشیهای هوشمند به کمتر از ده درصد رسیده است. در ابتدا به نظر نمیرسید که این تغییر به این سرعت رخ دهد و قطعاً همین مسأله بسیاری از تولیدکنندگان دوربینها را منفعل کرد، اما با یک دید جامع و آیندهنگرانه میشد فهمید که چه چیزی باعث رشد سریع گوشیهای هوشمند و میزان استفاده از آنها برای عکاسی شد.
راحتی و سهولت استفاده، گوشیها را به بهترین گزینه برای عکاسی تبدیل کرد
اولین فاکتور مهمی که به رشد استفاده از دوربین گوشیها برای بسیاری از افراد استفاده کرده است، این است که استفاده از آنها در شرایط مختلف بسیار آسانتر است. تقریباً هر کس یک گوشی در اختیار دارد و آن گوشی هم در اکثر اوقات همراه اوست. به قول معروف، بهترین دوربین، همان دوربینی است که همراه شماست.
این نکتهی مهم را هم باید یادآوری کنیم که گوشیهای هوشمند، جریان کار عکاسی را کاملاً دگرگون کردهاند. انجام هر کار و تغییر روی عکسهای ثبت شده با یک دوربین دیجیتال سنتی، نیازمند صرف زمان و تلاش بسیار و خیلی اوقات هم گامهای پیچیدهای است:
با گوشیهای متصل به فضای ابری و پایگاههای اشتراک تصویر ابری هوشمند در حال افزایش، درگیر نیازی به آپلود کردن دستی تصاویر روی کامپیوتر، دستهبندی آنها با دست و در نهایت پردازش و اشتراکگذاری آنها نیست. حالا دیگر این تصاویر میتوانند درست پس از ثبت شدن و تنها با یکی دو ضربه روی صفحه در چند ثانیه، به اشتراک گذاشته شوند. بهخصوص که این موضوع برای عکسبرداری تصادفی که محبوبترین روش برای کاربران گوشیهای هوشمند است بسیار مفید است. اکثر شاتها با تنظیم ناچیز یا حتی بدون تنظیم خاصی و با استفاده از پیکربندی پیشفرض نرمافزار دوربین انجام میشوند. پسپردازش نیز روی عکسها معمولاً بسیار سریع و حداقلی است و امکان اشتراکگذاری سریع مهیا میشود.
در عکاسی با گوشی، کمیت منجر به کیفیت شده است
رشد سریع عکاسی با گوشیهای هوشمند باعث شد افراد زیادی به این کار علاقمند شده و تقاضا برای امکان ثبت تصاویر با کیفیت بالا نیز بیشتر شود. تولیدکنندگان گوشیها به این تقاضا با تمرکز بیشتر – سرمایهگذاری قابل توجه – روی بهبود دوربینها و سیستمهای پردازش تصویرشان پاسخ دادهاند.
دوربین حرفه ای یا گوشی موبایل؟ میتوانید تشخیص دهید؟
این روزها تعداد تصاویری که به ما نشان میدهند و نمیتوانیم تفاوت عکس گرفته شده با دوربین یک گوشی و همان صحنهی ثبت شده با دوربین فول-فریم را تشخیص دهیم بسیار زیاد شده است. شواهد سادهای که قبلاً میشد با آنها فهمید که تصویر با گوشی گرفته شده دیگر چندان قابل اعتماد نیستند. دو عکس پایین، یکی با دوربین گوگل پیکسل ۳ گرفته شده و دیگری با دوربین a7R III سونی به ثبت رسیده است. میتوانید حدس بزنید کدام یک مربوط به پیکسل ۳ هستند؟
نکتهی اول اینکه هر دو عکس واقعاً به عنوان یک تصویر ثبت شده از شب فوقالعاده هستند. این چیزیست که معمولاً از یک دوربین فول-فریم انتظار داریم اما گوشیهای هوشمند نیز به این دستاورد عالی دست یافتهاند، بنابراین میتوان گفت انتخاب بین دوربین گوشی یا دوربین دیجیتال در این مورد کمی سخت خواهد بود.
البته با نگاهی دقیقتر، متوجه فقدان بعضی جزئیات در آب تصویر بالا میشویم. دلیل آن میتواند تار شدن پسزمینهی طبیعی در دوربینهای فول-فریم یا تار شدن به خاطر حرکت آب در دوربین گوشی هوشمند باشد. در تصویر پایین جزئیات به شکل بسیار خوبی در تمام طول تصویر دستنخورده باقی مانده، آن هم در نور کم، بنابراین میتوان نتیجهی سادهای بگیریم و بگوییم که سنسور کوچک گوشی نمیتواند چنین تصویری ثبت کرده باشد.
اما در واقع، عکس بالا با Sony a7R III و عکس پایین با پیکسل ۳ گرفته شده است. گوگل به کمک عکاسی محاسباتی میتواند چندین فریم را به طور خودکار با یکدیگر ترکیب کرده و نتیجهای به این خوبی تولید کند. این واقعیت که تشخیص عکس گرفته شده با دوربین و گوشی اینقدر سخت شده، نشانهی این است که دوربین گوشیهای هوشمند از جنبههای مختلف چقدر پیشرفت کردهاند. نتایجی مثل این مدیر عامل ما را نیز تشویق کرده که در چگونگی ممکن شدن این پیشرفت و ادامهی مسیر این فناوریها دقیقتر شود.
تفاوت دوربین گوشی با دوربین عکاسی: سؤالهایی در مورد کیفیت تصاویر
پیشرفت سریع دوربین گوشیهای هوشمند منجر به سه سؤال مهم میشود:
پر کردن فاصله: گوشیهای هوشمند گرفتار نویزهای شدید
دهها معیار و صدها صفت برای اندازهگیری کیفیت یک تصویر وجود دارد. وقتی ما در DXOMARK دوربینها و سنسورها را مورد بررسی قرار میدهیم، این بررسی با بیش از ۱۶۰۰ تصویر در محیطهای مختلف آزمایشگاهی و طبیعی انجام میشود تا بتوانیم اندازهگیری خوبی روی کارایی این جنبهها داشته باشیم:
بسیاری از مشکلات در کیفیت تصاویر در گوشیهای هوشمند به کمک پردازش خودکار تصویر کاهش پیدا میکند. این مشکلات شامل مواردی مثل اعوجاج نوری، سایهزنی لنز و حتی محدودهی تُنی کوچک میشود. همین مسئله باعث شده که بین انتخاب بین دوربین DSLR یا گوشی برای کاربران ساده و کسانی که به دنبال ثبت لحظات با کمترین دردسر هستند، راحتتر باشد. این موضوع را در تصاویر پایین میبینید:
سایهزنی لنز که به عنوان یکی از انواع وینیتینگ نیز شناخته میشود، یکی دیگر از مسائل کاهندهی کیفیت تصویر است که میتواند در سیستم دوربینی که به خوبی مدل شده باشد به طور خودکار رفع شود. سایهزنیهای کاملاً واضح در تصویر اصلی زیر به سادگی میتواند در خود دوربین گوشی اصلاح شود زیرا نرمافزار گوشی به خوبی میداند چه لنزی در حال استفاده است و چگونه میتوان این مشکل را اصلاح کرد.
این موضوع در گذشته یک مشکل اساسی در گوشیهای هوشمند دارای دوربین بود و انتخاب بین دوربین موبایل یا دوربین دیجیتال را سادهتر میکرد.
حتی اعوجاج رنگی که یکی از آثار جابجایی است و در دوربین گوشیها بسیار دیده میشود هم تبدیل به موضوعی شده که در خود گوشی تا حد زیادی به خوبی رفع میشود.
همهی این اصلاحات خودکار نیازمند اندازهگیری دقیق مشخصات ترکیب لنز و سنسور است. سازندگان گوشیهای هوشمند به این دلیل که کل سیستم شامل سنسور، لنز و فرایند پردازش تصویر را خودشان آماده میکنند میتوانند این محاسبات را به خوبی انجام دهند. ضمن اینکه آنها معمولاً دسترسی به اطلاعات اضافی در مورد فاصله تا سوژهی اصلی یا حتی یک نگاشت عمقی از کل صحنه دارند. به هر حال، یک بخش که به نظر میرسد لجوجانه بر سر راه بهبود کیفیت تصاویر در گوشیها ایستاده، نویز در تصاویر است.
سنگینترین چالش در بخش نویز
گوشیهای هوشمند اولیه، به دلیل اندازهی کوچک حسگرشان، از نویز زیاد و رزولوشن پایین رنج میبردند. پیشرفت در فناوری حسگرها باعث شد فاصلهی رزولوشن گوشیها با دوربینهای بزرگ به سرعت کاهش یابد اما بحث کاهش نویز همچنان به عنوان یک چالش مهم در دوربین گوشیهای هوشمند باقی ماند. میزان نویز در دوربینها رابطهی مستقیمی با مقدار نور وارد شده در تصویر دارد .
فوتونهای کمتر به معنی نویز بیشتر هستند. از آنها که یک حسگر در گوشی هوشمند ممکن است در زمان نوردهی (exposure time) برابر، کمتر از یک دوازدهم حسگر ۳۵ میلیمتری فولفریم فوتون دریافت کند، امکان وجود نویز در تصاویر ثبت شده توسط آن بیشتر میشود. این تفاوت در اندازهی حسگر به اندازهی ۴٫۵EV یا استاپ است که باید به آن غلبه کرد.
۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳: غلبهی دوربین گوشیها بر دوربینهای کامپکت به کمک فناوری
در راستای تبدیل شدن دوربین و کیفیت تصاویر گوشیها به عنوان یک نقطه قوت برای فروش این دستگاهها، تولیدکنندگان شروع به سرمایهگذاری سنگین در این حوزهی فناوری و پر کردن فاصله ی ۴٫۵EV کردند. در ابتدا، نوآوریها در هر دو زمینهی اندازهی سنسور بزرگتر با رزولوشن بالاتر و بهبود تصاویر ثبت شده و پردازش آنها صورت گرفت. در نتیجهی این جنگ رزولوشنها، در کمتر از ۱۰ سال – از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ – رزولوشن حسگر گوشیهای هوشمند بیش از ده برابر افزایش پیدا کرد.
جالب اینکه علیرغم اتفاق طبیعی کوچک شدن سایز پیکسلها در سنسورهای با رزولوشن بالاتر، گوشیهای هوشمند جدیدتر توانستند در هر دو حوزهی حساسیت تصویر و محدودهی دینامیکی از مدلهای پیشین قویتر ظاهر شوند.نکتهی جالب اینجاست که این موضوع فقط تا حدی به خاطر بهبود فناوری حسگرها اتفاق افتاد. با استفاده از نتایج حسگرهای APS-C تستی ما در آزمایشگاه DXOMARK در آن زمان، میتوانیم ببینیم که در یک اندازهی مشخص از حسگر، کارایی در حدود ۱٫۳EV بهبود پیدا میکند.
در مقابل، کیفیت تصاویر در گوشیهای هوشمند تا بیش از ۴EV افزایش پیدا کرده است. بنابراین رزولوشن حسگر و حساسیت بیشتر تنها بخشی از چیزی هستند که به گوشیهای هوشمند کمک کرد تا در زمینهی کیفیت تصویر، بر دوربینهای کامپکت غلبه کنند. یک فاکتور بزرگ و حتی مهمتر دیگر در این زمینه، افزایش قدرت محاسباتی گوشیهای هوشمند و در نتیجه بهبود پردازش تصویر در آنها بود.
به کمک افزایش بیش از صد برابری قدرت پردازشی و الگوریتمهای جدید، در همان زمانی که حسگرها حدود ۱٫۳EV بهبود را تجربه میکردند، پردازش دیجیتال تصاویر تولید شده نتایجی را ایجاد میکرد که حدود ۳EV بهتر بودند.
برای درک بهتر این پیشرفتها در پردازش تصویر، گویچارد یک فایل خام از اولین دوربین DSLR خود که یک Nikon D70S بود را به نمایش گذاشت. مجموعهای از تصاویر، نشان میدهد که روند پردازش تصویر در طول سالیان بعد از ثبت تصویر در سال ۲۰۰۵ چقدر توانسته آن را بهبود بخشد. روشهای پردازشی پیشرفتهتر که برای پسپردازش فایلهای خام در کامپیوتر وجود داشت، به گوشیهای هوشمند نیز راه یافت.
این پیشرفتها در پردازش تصویر باعث شد حدود ۳ استاپ بهبود در کیفیت تصویر نسبت به اوایل حضور دوربین در گوشیها داشته باشیم. در مجموع، ترکیب ۱٫۳EV بهبود در فناوری حسگرها و ۳EV بهبود در فناوری پس از ثبت تصویر، به معنی بالا رفتن کیفیت تصاویر بین ۴ تا ۴.۵ استاپ در طول دهه است. نتیجهی کار این است که یک حسگر در گوشی هوشمند در سال ۲۰۱۳ میتواند تصویری باکیفیت مشابه یک دوربین APS-C DSLR از یک دهه قبل از خود تولید کند.
۲۰۱۳: عکاسی با گوشی تبدیل به یک پدیدهی رایج میشود
از حدود سال ۲۰۱۳، بهبود کیفیت تصاویر و افزایش فروش گوشیهای هوشمند، باعث شدند که عکسبرداری با گوشیهای هوشمند تبدیل به محبوبترین روش برای عکاسی شود.
۲۰۱۳ تا امروز: تفاوت دوربین های موبایل و دوربینهای حرفه ای کمتر میشود؟
درحالی که اولین دهه از نوآوری در گوشیهای هوشمند باعث شد دوربین آنها به اندازهی DSLRهای قدیمیتر قوی باشد و با دوربینهای کامپکت رقابت کند، این نوآوری در همین نقطه متوقف نشد. اندکی پس از پیشی گرفتن این دوربینها از دوربینهای کامپکت در زمینههای مختلف، سؤالات طبیعی بعدی این بود که «آیا آنها میتوانند از DSLRها و رقبای mirrorless و فول-فریم جدیدتر نیز جلو بزنند؟ آیا در آینده نزدیک باید بین دوربین حرفه ای یا گوشی موبایل یک گزینه را انتخاب کرد؟». این نبرد به طور جدی در حدود ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ شکل گرفت و خواهیم دید که این فناوریها در بین این دو سال و تا حالا چطور پیش رفتهاند.
در طول آن سالها، گوشیهای هوشمند علیرغم پیشرفت کند در فناوریهای نوری و حسگرهای اولیه با روند خوبی به بهبود کیفیت تصاویر ادامه میدادند. برای مثال به این برش از همان تصویر استاندارد معروف که توسط ۵ نسل از آیفونها گرفته شده است توجه کنید، بدون شک میتوان گفت که تفاوت دوربین گوشی با دوربین عکاسی در حال کم شدن است.
وقتی پیشرفتی در تجهیزات اپتیک و حسگرها رخ نداده، طبیعیست که بپرسیم «پس چطور این همه بهبود دیده میشود؟ بین دوربین گوشی یا دوربین دیجیتال کدام گزینه را باید انتخاب کرد؟». یک راه حل برای بهبود کیفیت تصویر و کاهش نویز، افزایش زمان نوردهی است. اما باز نگه داشتن صرف شاتر برای مدت طولانیتر نیز خودش مشکلات دیگری خلق میکند.
اول اینکه اگر دوربین روی یک پایه قرار نگرفته باشد، لرزش در دوربین تبدیل به یک معضل میشود. برای رفع این مشکل تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند شروع به پیادهسازی سیستمهای پایدارکنندهی اپتیکال پیچیدهتر کردند. اما این سیستمها نیز به تنهایی نمیتوانند دومین مشکل را که حرکت خود سوژهی عکاسی میشود را رفع کنند.
فراتر از تثبیت تصویر، تولیدکنندگان به دنبال جمعآوری چندین تصویر در هر شات با استفاده از عکاسی محاسباتی کردند. با استفاده از الگوریتمهای هوشمند، این تکنیک به تولید تصاویر با نویز کم از سوژههایی که کمی حرکت میکنند کمک میکند. ترکیب این دو نوآوری، فاکتور مهمی در کیفیت تصاویر گوشیهای هوشمند در ۵-۶ سال چذشته بوده، اما این کار تنها به کمک افزایش چشمگیر قدرت محاسباتی در گوشیهای هوشمند جدید ممکن شده است.
به منظور ترکیب مناسب و مفید تصاویر متوالی، نیازمند نرمافزار پیچیدهتری هستیم که از آثار دیگری مثل ghosting جلوگیری کند. خوشبختانه، الگوریتمهای بهتر و پردازندههای سریعتر کمک میکنند که این فناوری سریعتر بهبود یابد و تصاویر در نور کم بسیار باکیفیتتر شوند.
پیشرفت چشمگیر دوربینهای گوشیهای هوشمند به کمک پردازش تصویر و پردازندههای قویتر، به خاطر محبوبیت بالای این دستگاهها و در نتیجه سرمایهگذاری وسیع در نوآوری در این زمینه حاصل شده است. در طول زمان، همهی این موارد باعث شدند گوشیهای هوشمند با وجود محدودیتهای فیزیکی، بتوانند به سرعت پیشرفت کنند.
به هر حال، در کنار بهبودهای مربوط به پردازش و نرمافزار، یک نوآوری اساسی سختافزاری نیز وجود داشت که نقش زیادی در افزایش کیفیت تصاویر بازی میکرد: استفاده از حسگرهای بزرگتر در گوشیهای باریک.
در گذشته افزایش اندازهی حسگر در گوشی هوشمند بدون افایش ضخامت خود گوشی ناممکن به نظر میرسید و این موضوع تولیدکنندگان را ناامید میکرد. اما اختراع حسگرهای BSI (Back-Side Illuminated) کمک کرد که حسگرهای بزرگتر بدون افزایش ضخامت گوشی، بتوانند در این دستگاهها جای گیرند. اختراع این حسگرها باعث شد فاصله بین دوربین عکاسی دیجتال و بهترین دوربین گوشی کمتر شود.
با قرار گرفتن فوتوسایتها در جایی نزدیکتر به سطح، حسگرهای BSI میتوانند از جهات بیشتری نور دریافت کنند. این کار نتایج بسیار مثبتی برای دوربین خواهد داشت. اول اینکه دیافراگم میتواند بزرگتر باشد که به معنای امکان ثبت اطلاعات بیشتر در نوردهی یکسان و در نتیجه کاهش نویز در تصویر گرفته شده است.
دیگر اینکه لنز میتواند در فاصلهی کمتری نسبت به حسگر قرار گیرد که باعث میشود بتوانیم از حسگرهای بزرگتر بدون افزایش ضخامت گوشی استفاده کنیم. در نهایت، امکان استفاده از لنزهای باریکتر نیز مهیا میشود که باعث افزایش انعطافپذیری در اضافه کردن عناصر اپتیکات دیگر و ایجاد لنزهای با فاصله کانونی بیشتر – باز هم بدون نیاز به ضخیمتر شدن گوشی – میشود.
حسگرهای BSI تنها راه سازندگان گوشیهای هوشمند برای بهبود دوربینها نبودند. یک روش دیگر، استفاده از بیش از یک ماژول دوربین در گوشی است.
از آنجا که ماژولهای دوربین به تنهایی بسیار کوچک هستند، امکان قرار دادن آنها در کنار یکدیگر در پشت گوشی وجود دارد. اولین گام در این زمینه، کنار هم قرار دادن دوربینها به منظور دریافت نور بیشتر و ثبت تصاویر بهتر بود. در ادامه چالشهای فنی مختلفی نیز به وجود آمد که باعث شد سازندگان گوشیها از دوربینهای اضافی به منظور ایجاد زوم اپتیکال یا حالتهای عکسبرداری خاص مثل سیاه و سفید یا ایجاد اثر بوکه استفاده کنند.
پرچمدارهایی که تنها با یک دوربین معرفی میشدند حالا به دوربینهای متعدد تا پنج دوربین مجهز میشوند.
البته سازندگان دوربینهای DSLR هم بیکار ننشستهاند. بنابراین نگاهی به پیشرفت هر دو فناوری از سال ۲۰۰۵ و Nikon D70S به عنوان نقطهی شروع خواهیم داشت.
رقابت تنگاتنگ: وضعیت گوشیهای هوشمند نسبت به DSLRهای امروزی چگونه است؟
با پیشرفتهای گسترده در دوربین گوشیهای هوشمند در چند سال اخیر سخت شدن انتخاب بین دوربین موبایل یا دوربین دیجیتال، حالا دیگر باید ببینیم وضعیت این دوربینها در مقایسه با دوربینهای DSLR و دوربینهای بدون آینهی فول-فریم از نظر کیفیت تصویر چگونه است.
برای این کار، جدولی از مقایسهی یک مدل دوربین DSLR و یک گوشی هوشمند امروزی با دوربین Nikon D70s به عنوان محصول مرجع آماده کردهایم. در این جدول پیشرفتها در دستهبندیهای مختلف نمایش داده شده و تعداد استاپهای هر کدام برای رسیدن به کیفیت تصویر بهتر تخمین زده شده است.
مجموع استاپهای نمایش داده شده در جدول بالا، تخمینی از کیفیت تصویر در یک دوربین فول-فریم و یک گوشی هوشمند در سال ۲۰۱۹ و مقایسهی آن با Nikon D70s محصول ۲۰۰۵ است. (برای بعضی از آنها محدوده مشخص شده چون در موقعیتهای مختلف میتوانند تأثیرات متفاوتی داشته باشند)
به کمک جدول بالا، میتوانیم ببینیم که در بعضی زمینهها کیفیت تصویر یک گوشی هوشمند میتواند حتی بهتر از تصویر یک دوربین DSLR باشد. البته این را هم میشود فهمید که نتایج گوشی از ثبات کمتری برخوردار است و در حال حاضر نمیتوان گفت که گوشی هوشمند همیشه امکان ثبت یک تصویر باکیفیت را دارد.
مقایسه کیفیت تصویر یک دوربین DSLR در مقابل گوشی هوشمند
به منظور سنجش نتایج مربوط به نویز و بنچمارک گرفتن روی سایر مشخصات کیفیت تصویر و مقایسهی دوربین بدون آینهی فول-فریم در مقابل دوربین یک گوشی هوشمند، DXOMARK یک مدل دوربین امروزی – پاناسونیک Lumix S1R – را به همان روشی که گوشیهای هوشمند مورد بررسی قرار میگیرند، مورد آزمون قرار داده است. در نهایت نتایج این آزمون با چند پرچمدار موجود در بازار مقایسه شده است.
برای ثبت امتیازهای نسبی، از زیرامتیازهای حالت عکاسی مجموعه تست دوربین DXOMARK استفاده شده است.
در ادامه نگاهی دقیقتر به تصاویری خاص در آزمونها میاندازیم تا دید بهتری نسبت به نقاط ضعف و قوت دوربینهای بدون آینه و گوشیهای هوشمند پیدا کنیم (گوشیهای استفاده شده در هر مقایسه، بهترین مورد در هر کدام از آزمونها هستند).
آزمون ثبت جزئیات تصویر :
نگاهی به تصاویر نمونهی ثبت شده در هر دو حالت نور خوب و نور کم بیاندازید، با این پیشفرض که عکسبرداری در نور کم همیشه نقطه ضعف گوشیهای هوشمند بوده است. ابتدا کل تصویر را به نمایش میگذاریم که دید خوبی نسبت به صحنه پیدا کنید، سپس برش کوچکی روی چشم زن حاضر در تصویر میزنیم:
با مجموعهای دیگر از برشهای کوچک، نشان داده شده که گوشیهای هوشمند حالا دیگر در نگهداری جزئیات بافت تصویر حتی در صحنههای تاریک و شبانه نیز بسیار خوب عمل میکنند. باز هم ابتدا کل صحنه را به شما نشان میدهیم:
آزمون نویز:
توانایی طبیعی حسگر بزرگتر دوربین DSLR باعث میشود این دوربینها در بررسی مجموعه برشهای کوچکی از صحنهی نمونهی فضای داخل DXOMARK عملکرد بهتری داشته باشند، اما باز هم با وجود حسگرهای بسیار کوچکتر در گوشیها، فاصله اندک است. بیایید نگاهی به کل تصویر بیاندازیم و در ادامه برشها را دقیقتر بررسی کنیم:
بررسی بزرگنمایی:
برای مقایسهی بزرگنمایی، ماژول چنددوربینهی شیائومی CC9 Pro Premium Edition را انتخاب کردهایم. این گوشی از دو دوربین تلهفوتو برای ایجاد بهترین زوم با فاصله کانونی بلندتر استفاده میکند.
تصویر سوپر تلهفوتو ی شیايومی در این مورد با لنز ۳۵ میلیمتری دوربین بدون آینه استفاده شده است و این واقعیت هم عکاس در این دوربین میتواند از مجموعهای وسیع از لنزهای تلهفوتو برای عکاسی استفاده کند نادیده گرفته شده است. تصویر مقایسهای را در ادامه میبینید که مشخص است حتی بدون استفاده از لنز تلهفوتوی خاصی، پاناسونیک در زمینهی کارایی بزرگنمایی بسیار قدیتر است، هرچند شیائومی نیز با توجه به اندازهی بسیار کوچک ماژول دوربینش کار بزرگی انجام داده و تصویر خوبی ثبت میکند.
آزمایش بوکه:
یکی دیگر از زمینههایی که به طور سنتی دوربینهای فول-فریم در آن نسبت به گوشیهای هوشمند برتری دارند، ایجاد اثر بوکه است که میتواند یک شاخص برای تفاوت چشمگیر بین دوربین گوشی یا دوربین دیجیتال باشد.
عمق تصویر زیاد که به کمک حسگرهای بزرگتر ممکن میشود و افکت بوکه اپتیکالی که در بخشهای خارج از فوکوس تصویر ایجاد میشود باعث شده که دوربینهایی با حسگرهای بزرگتر به انتخاب اول عکاسان پرتره تبدیل شوند. به هر حال، گوشیهای هوشمند نیز شروع به استفاده از قدرت محاسباتی بالا و فناوریهای اضافی برای محاسبهی عمق اشیاء و استفاده از آن در تصاویر پرتره و در نهایت تولید افکت بوکه کردهاند که این فاصله را نیز پر کنند.
در حالی که گوشیهای هوشمند در پرترههای ساده – منظورمان از «ساده» صحنهای است که پسزمینه به خوبی از سوژه جدا شده است – مثل عکس زن روی پل در بالا به خوبی پیش میروند، در موقعیتهای پیچیدهتر ممکن است اثرات جانبی نامناسبی خلق شود. مثلاً در تصویر زیر که در ابتدا کل صحنه و در ادامه برشهای آن دیده میشود، در قسمتی که اثر بوکه مهم است، میبینید که گوشی هوشمند به خوبی نتوانسته گوش مرد حاضر در صحنه را تشخیص دهد:
علاوه بر مشکلات موجود در هنگام تولید بوکه، خود کیفیت بوکه در گوشیهای هوشمند نیز معضل دیگری است. در ادامه میبینید که در حالی که دوربین فول-فریم توانسته تاری کاملاً طبیعی با رنگ و شکل مناسب ایجاد کند، گوشی سامسونگ تاری را با شکل مناسب اما رنگ کمتری ایجاد کرده و برعکس آن، آیفون رنگها را به خوبی حفظ کرده اما شکل ناموزونی خلف میکند. ابتدا کل تصویر را ببینید و در ادامه برشهایی از نورهای موجود در خیابان مقایسه میشود:
آزمون HDR:
طبیعتاً ما از حسگر بزرگتر پاناسونیک انتظار داریم که در رندر کردن صحنههای High-Dynamic-Range بهتر عمل کند. اما این موضوع در مقایسه با گوشیهای هوشمند امروزی همیشه صادق نیست. برای مثال در یک صحنهی نمای داخلی نمونه میتوانید تفاوت را مشاهده کنید:
وقتی عملکرد فوقالعادهی یک گوشی هوشمند را در رندر کردن یک صحنهی HDR میبینیم، طبیعیست که این سؤال پیش بیاید که چگونه یک گوشی که طیف دینامیکی آن محدود به ۱۰ بیت است میتواند از حسگر فول-فریم با ۱۴ بیت در بسیاری از مواقع بهتر عمل کرده و انتخاب بین دوربین موبایل یا دوربین دیجیتال را اینچنین سخت کند.
پاسخ ساده است، دوربین فول-فریم در اصل فقط صحنه را در یک فریم ثبت میکند و آن را همانطور که هست رندر میکند. برای یک عکاس که وقت زیادی صرف نورپردازی صحنهاش میکند، این همان عملکردی است که انتظار دارد. به هر حال حتی بدون این آمادهسازی، به سادگی میتوانیم پتانسیل حسگر یک دوربین فول-فریم را در حالتی که عکس خام ثبت شود و پسپردازشهای نرمافزاری روی آن انجام شود ببینیم:
آیا هنوز هم نقشی برای دوربینهای دیجیتال وجود دارد؟
پس از مشاهدهی مسیر فوقالعادهی پیشرفت کیفیت تصویر در گوشیهای هوشمند، به سراغ این پرسش میرویم که آیا هنوز هم برای دوربینهای مستقل دیجیتال – بهخصوص دوربینهای DSLR و مدلهای بدون آینه که مورد علاقهی اکثر حرفهایها و بسیاری از عکاسان آماتور هستند – جایی وجود دارد و اگر دارد این نقش چیست. اگر گوشیهای هوشمند اینقدر خوب هستند، چرا میلیونها نفر هنوز از ابزارهایی بزرگتر، سنگینتر و حتی گرانتر استفاده میکنند؟ چرا برخی کاربران همچنان بین دوربین حرفه ای یا گوشی موبایل، گزینه اول را انتخاب میکنند؟
راز عمر طولانی دوربینهای دیجیتال، اعتماد است. برای افرادی که چگونگی استفاده از آنها را بلد هستند، یک دوربین DSLR دقیقاً همانطور عمل میکند که از آن انتظار میرود. یک عکاس باتجربه میتواند محدودیتهای دوربین خود را بشناسد و با این شناخت میتواند همیشه به نتایجی باکیفیت ثابت دست پیدا کند. در مقابل الگوریتمهای گوشیهای هوشمند هرچه که هوشمندانه باشند، باز هم ناشناس هستند و ممکن است به اشتباه بیفتند یا خلاف منظور اصلی عکاس عمل کنند.
نمونهی تصاویری مثل موارد بالا که گوشی به خوبی نتوانسته تصویر را ثبت کند فراوان دیده میشود. متأسفانه پیشبینی اینکه این موارد چه زمانی اتفاق میافتند دشوار است. بنابراین برای مواقعی که عکاس نیاز دارد مطمئن باشد که تصویر مناسبی ثبت میکند، یک دوربین دیجیتال مستقل همچنان انتخاب بهتری است. در مقابل در عکاسی با گوشی، سهولت استفاده بیشتر است، تنظیمات از پیش انتخاب شدهاند و عکاس به سادگی میتواند روی سوژهها فوکوس کند، هرچند که نتیجه ممکن است عالی یا افتضاح باشد و کنترل روی تنظیمات نیز محدود است.
عکاس با دوربین دیجیتال میتواند قصهاش را تعریف کند
عکاسی به عنوان یک هنر تنها عمل ثبت یک تصویر از واقعیت نیست، عکاسی مثل تعریف کردن یک داستان است. برای این کار، عکاس میتواند از ابزارها و دوربینهای متنوعی استفاده کرده و بین دوربین گوشی یا دوربین دیجیتال یک گزینه را انتخاب کند.
دوربینهای DSLR و بدون آینه علاوه بر برخورداری از تنظیمات بسیار گسترده، طوری طراحی شدهاند که عکاسی که کار با آن را یاد گرفته بتواند به خوبی و با سرعت بین این تنظیمات جابجا شود و از آنها استفاده کند. به علاوه، امکان استفاده از لنزها و لوازم جانبی بسیار متنوعی نیز در دوربینهای مستقل وجود دارد که یک دوربین ثابت را به ابزاری بسیار قدرتمند تبدیل میکند.
در مقابل، گوشیهای هوشمند بسیاری از لوازم کنترل خلاقیت عکاس را محدود میکنند و ممکن است کل داستانی که عکاس قصد بیانش را دارد را خراب کنند. تصویر بعدی از مرد ماهیگیر مثال خوبی است که نشان میدهد یک دوربین DSLR چطور میتواند خلاقیت عکاس در ایجاد یک داستان از تصویر ثبت شده را شکوفا کند:
عکاس در این تصویر عمداً شرایط نوری خاصی را انتخاب کرده به طوری که خورشید از پشت سوژه نور خود را میتاباند. با حفظ شبحی از نیمرخ ماهیگیر، نوردهی کمی انجام شده که اجازه میدهد خورشید و آسمان جزئیات و رنگ خود را حفظ کنند در حالی که در غیر این صورت این جزئیات از دست میرفت. این نورپردازی باعث جداسازی سوژه از آب تیره شده است. البته باز هم اصلاحاتی میتوان روی تصویر اصلی انجام داد، مثل اصلاح زاویهی افق در تصویر:
تا اینجا همه چیز خوب و درست است. اما در مقابل، اگر تصویر را با یک گوشی هوشمند در نظر بگیریم، نتیجهای بسیار متفاوت خواهیم دید. به نظر میرسد تصویر به عنوان یک پرتره با نور پشتی در نظر گرفته شده است و با استفاده از ترکیب نوردهی روشنتر و نگاشت تن برای اصلاح مشکلات تصویر، نتیجه چیزی مثل تصویر بعدی خواهد شد:
فراتر از خودکارسازی دوربین: خودکارسازی عکاس
مثل بسیاری از تصمیمات در مورد عکاسی، در مورد اینکه چه نوع خلاقیتی برای ثبت یک تصویر بهترین انتخاب است، نمیتوان یک گزینهی خاص را انتخاب کرد. اما در گوشیهای هوشمند امروزی، گوشی قدم به قدم جلو آمده و قلمروهای تصمیمگیری عکاس را فتح میکند. علاوه بر خلاقیت و نحوهی عکاسی، حالا دیگر گوشیها به این سمت حرکت میکنند که نیت عکاس را نیز حدس بزنند. دو مثال از این گزاره، بهبود «beauty» موجود در اکثر گوشیهای هوشمند و ویژگیهایی است که کمک میکند تصویر به طور خودکار با توجه به حالت چهرهی افراد ثبت شود:
جدا از بحث ثبت تصویر، حوزهی دیگری نیز وجود دارد که مسیر ساده و سرراستش در گوشیهای هوشمند به عکاسی با این دستگاهها کمک میکند. علاوه بر کمک گوشی به ایجاد تصویر، محیط عکاسی گوشیهای هوشمند حالا شامل تعداد زیادی از ویژگیهای پردازش خودکار است که تجربهی عکاسی را آسانتر میکند.
نوآوری در جریان عکسبرداری خودکار با استفاده از هوش مصنوعی، منابع ابری و تواناییهای ویژهی گوشیهای هوشمندبه سرعت اتفاق میافتد. با ترکیب اطلاعات مکان، تشخیص اشیاء، بهبود کیفیت تصویر مبتنی بر هوش مصنوعی و فریمهای متعدد، سیستمهایی مثل Adobe Cloud و iCloud اپل و Google Photos میتوانند برچسبزنی خودکار روی تصاویر، تشخیص چهره، ایجاد آلبوم، انتخاب بهترین تصاویر و ایجاد استوریهای قابل اشتراک را به خوبی انجام دهند. در مجموع میتوان گفت گوشیهای هوشمند در حال سازماندهی خاطرات برای ما هستند، کاری که در حالت عادی و بدون استفاده از این ابزارها، بسیار زمانبر و طاقتفرساست.
دارندگان دوربینهای DSLR هم میتوانند عکسهای خود را به این سیستمها وارد کنند – البته معمولاً بدون همهی متادیتای مورد نیاز برای عملکرد کامل – اما به هر حال این حوزهای است که سازندگان گوشیهای هوشمند بسیار سریعتر از تولیدکنندگان دوربینها به سمتش حرکت میکنند. با ترکیب این پیشرفتها و کیفیت تصویر، این نوآوریها در حال نزدیک کردن گوشیهای هوشمند به یکی از اولین وعدههای داده شده به مشتریان در صنعت عکسبرداری هستند.
گوشیهای هوشمند: رسیدن به وعدهی اولیهی کُداک
جرج ایستمن اولین دوربین عکاسی شخصی را در سال ۱۸۸۸ تولید کرد. این دوربین به یک حلقه فیلم ۱۰۰ تایی مجهز بود و عکاس تنها شاتر را فشار میداد، رول فیلم را جلو میداد و وقتی تعداد فیلمها تمام شد، دستگاه را به کارخانه برمیگرداند. در بازگشت، پرینت عکسها به همراه دوربینی با فیلمهای جدید در اختیارش قرار میگرفت. به همراه این دوربین، وعدهای داده شده بود: «شما فقط دکمه را فشار دهید، بقیهی کار با ما». برای همه یا حداقل بسیاری از افراد، عکاسی با گوشیهای هوشمند امروزی بالاخره این وعدهی ۱۳۰ ساله را تحقق بخشیده است.
دوربین حرفه ای یا گوشی موبایل
بین یک دوربین عکاسی حرفهای و دوربین یک گوشی تفاوتهای زیادی وجود دارد که پیش از پاسخ به سوال اصلی یعنی خرید کدام گزینه، بهتر است نگاهی به آنها داشته باشیم
دوربین موبایل یا دوربین دیجیتال: حافظه
بدون شک کنترل کاربر بر روی حافظه گوشی موبایل بسیار زیاد است، با وجود این حافظه گوشیهای هوشمند توسط موارد زیادی غیر از عکس مانند بازیها، موسیقی، برنامه و غیره مورد استفاده قرار گرفته و فضای خالی کمتر میشود.
در طرف مقابل دوربینهای DSLR قرار دارند که تنها برای عکاسی و فیلمبرداری ساخته شدهاند. زمانی که از عکاسی با رزولوشن بالا صحبت میکنیم، برای ثبت هر تصویر به فضای زیادی نیاز داریم. بنابراین با خرید یک کارت حافظه SD پرسرعت به راحتی میتوانید فضای مورد نیاز برای ذخیرهسازی را در دوربینهای DSLR فراهم کنید.
تفاوت دوربین گوشی با دوربین عکاسی: قیمت خرید
زمانی که از قیمت و هزینه خرید صحبت کنیم، بسیاری از کاربران از خرید دوربین عکاسی حرفهای پا پس میکشند. زیرا برای خرید یک دوربین DSLR معمولی هم باید هزینه بسیار زیادی پرداخت کنید.
به طور متوسط قیمت یک دوربین عکاسی حرفهای سطح اولیه چیزی حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار است. البته مسئله به همینجا ختم نمیشود، زیرا پس از خرید یک دوربین شما به چند وسیله جانبی از جمله لنز، کیف نگهدارنده، حافظه SD و غیره نیاز خواهید داشت.
این درحالی است که با این رقم میتوانید یک گوشی معقول خریداری کرده و علاوه بر رفع نیاز به داشتن یک دوربین با کیفیت، از سایر ویژگیهای آن نیز استفاده کنید.
در این حالت، یعنی زمانی که بودجه شما محدود است، خرید یک گوشی هوشمند به دلیل ارائه ویژگیهای بیشتر و رفع نیاز اغلب کاربران در زمینه عکاسی میتواند منطقیتر باشد.
دوربین بخریم یا گوشی؟ با پولم دوربین عکاسی بخرم یا گوشی موبایل؟
بدون شک دوربین حرفهای به یک عکاس اجازه میدهد تا بین صدها لنز موجود دقیقاً گزینه مورد نظر خود را انتخاب کرده و پس از ثبت تصویر مورد نظر، آن را به بهترین شکل ویرایش کند.
با این حال، برای بیشتر ما که در نهایت قصد داریم با کمترین دردسر چند عکس بگیریم و بر روی پلتفرمهای مختلف مانند اینستاگرام منتشر کنیم، استفاده از یک دوربین گوشی پرچمدار حتی از نیازهایمان هم فراتر است.
تفاوت عکاسی دوربین حرفهای با دوربین گوشیهای هوشمند چیست؟
تا اینجا بررسی کردیم که چطور پیشرفت فناوریها به دوربین گوشیهای هوشمند کمک کرد که در دههی اول عمرشان از نظر کیفیت تصویر از دوربینهای کامپکت جلو زده و علیرغم اندازهی کوچکشان، توانمندیهای بسیار بیشتری پیدا کنند.
در دههی دوم، به کمک مزیت این دستگاهها از نظر توانمندیهای ویژهی عکاسی محاسباتی، در زمینههای بسیاری مثل بهبود خودکار تصاویر و سازماندهی آنها حتی از دوربینهای DSLR نیز پیشی گرفتند.
به هر حال، این خودکار شدن باعث شده دوربین گوشیهای هوشمند غیرقابل پیشبینی شوند و اعتماد به نتایج قابل تکرار در آنها کم شده و در بازار همچنان نقشی برای دوربینهای دیجیتال و سنتی باقی بماند.
در حالی که گوشیهای هوشمند در ثبت آسان خاطرات رو به رشد سریعی هستند، و حتی میتوانند این خاطرات را تبدیل به تجربیاتی اشتراکگذاشتنی کنند، بعضی عکاسان همیشه ترجیح میدهند داستانشان را خودشان تعریف کنند و کنترل خلاقیت تصاویر را در دست خود داشته باشند.
دوربینهای مستقل مثل DSLR، بدون آینه و البته دوربینهای بزرگتر امکان این کار را به آنها میدهند. بنابراین حداقل برای آیندهای نامعلوم، این دوربینها هنوز جایی در قلب و ذهن بسیاری از افراد خواهند داشت.
جمعبندی
در صورتی که شما یک عکاس حرفهای هستید و قصد دارید تصاویر به یاد ماندنی و تکرار نشدنی را به ثبت برساند، بدون شک بین دوربین DSLR یا گوشی باید گزینه اول را انتخاب کنید.
اما در طرف مقابل اگر یک کاربر عادی هستید که مواردی همچون قیمت، امکانات جانبی، راحتی در استفاده و غیره را مد نظر دارید، بین دو گزینه دوربین گوشی یا دوربین دیجیتال احتمالاً دوربین گوشی هوشمند برای شما گزینه مناسبتری است.