دنیای ما چطور جایی است؟ این سوالی است که بدون شک تا ابد دانشمندان و حتی مردم عادی را به دنبال خود میکشد. فارغ از اینکه میتوان به تعداد انسانهای روی کره زمین، پاسخی برای این سوال یافت، دانشمندان مایکروسافت به تازگی مقالهای با این مضمون منتشر کردهاند که کل گیتی را یک الگوریتم بسیار بزرگ یادگیری ماشین میداند.
دنیا یا دنیاها؛ هر چه به ابعاد بزرگتری فکر کنید، پیرامون خود سوالات بیشتری یافت میکنید. اینکه از کجا آمدهایم و به کجا میرویم؟ اینکه واقعاً دنیای ما و فلسفه وجودی آن چیست؟ همه و همه سوالهایی هستند که از ابتدای خلفت در ذهن انسانهای کنجکاو گشته و هر فردی به فراخور شعور و درک خود از جهان هستی، پاسخی برایش پیدا کرده یا به طور کلی از اندیشیدن به آنچه از حد تصور و افکارش فراتر میرود، صرفنظر میکند.
اما شاید بتوان گفت عدهای از مهندسین و دانشمندان مایکروسافت قصد دارند از زاویهای دیگر به این دنیا نگاهکنند. تا پیش از این نظریات متعددی در مورد اینکه دنیای ما یک کامپیوتر شبیهساز بوده و ما در آن زندگی میکنیم شنیده بودیم ولی اینکه دنیا ما خود یک الگوریتم یادگیر باشد چطور؟
روز گذشته مقالهای در پایگاه اینترنتی arXiv منتشر شد که سرتیتر آن عبارت جالبی بود؛ «یک دنیای خودآموز»! در توصیف ساده این مقاله وبسایت The Next Web میگوید:
این مقاله سعی دارد به بیانی ساده بگوید که دنیای ما عملکردی مانند یک الگوریتم دارد؛ الگوریتمی که دائماً در حال آموزش یافتن و یادگرفتن درباره خود است. در واقع مانند انسانها، دنیای ما سعی دارد دائماً ساختار و قوانین حاکم بر هستی خویش را کشف کرده و حتی نتیجه نهایی رخدادها را تغییر دهد!
در بخشی از این مقاله، دکتر استفن الکساندر و همکاران میگویند:
برای مثال زمانی که ما ساختارهایی را میبینیم که به معماری یادگیری عمیق شباهت داشته و در سیستمهای خودآموز ساده ظاهر می شوند، میتوانیم معماری ماتریسی عملیاتی را تصور کنیم که جهان ماست و دائماً در حال تکامل قوانین حاکم بر خویش است. حالا چطور میتوان منکر این شد که یک سیستم، از ساختاری که در ابتداییترین شرایط اولیه برای خلقت وجود داشته، به وجود نیامده و تکامل نیافته است؟
طبیعی است که خواندن پاراگراف فوق به صورت دقیق، ذهن همه ما را به خود درگیر کرده و افکارمان را تا کرانههایی ببرد که خود نیز از وجود آنها خبر نداریم.
دنیای ما دنیای خودآموزی است که دائماً سعی میکند خود را شناخته، قوانین حاکم بر خود را درک و حتی آنها را تغییر دهد!
جالب است بدانید که محققان نگارنده این مقاله تنها رویاپردازانی با اعتقادات ماروایی نبودهاند. ایده اولیه این مقاله بر اساس تحقیقاتی است که دانشمند بزرگ دانشگاه مینسوتا، ویتالی وانچورین، پیش از این منتشر و اعلام کرده بود که کل دنیای ما در واقع یک شبکه عصبی بزرگ است.
اما آیا میتوان واقعاً بر این موضوع تکیه کرد که دنیای ما یک الگوریتم بزرگ خودآموز است؟ اصولاً این عبارت به چه معناست و چه هدفی را دنبال میکند؟ باید گفت که این ادعا در واقع یکپارچه سازی فیزیک را به طور کلی و عملی غیرممکن میکند.
مضاف بر این اگر دنیای ما قادر به یادگیری و تغییر قوانین و نتایج خود باشد، قوانین فیزیک نیز باید به صورت مداوم تغییر کنند. این بدان معناست که آنچه من و شما تا به این لحظه در مورد قوانین پایه فیزیک میدانیم، نباید پیش از این به همین صورت بوده و تغییر کرده باشند. پس چطور میتوان به این تناقض جواب داد که بسیاری از تصورات ما در مورد ابتدای خلقت، با محاسباتی که انجام شده، همخوانی دارند؟
آیا ما در یک دوره خلقت برای تکامل بیشتر و بیشتر قرار داریم؟
برای پاسخ به این تناقض، نگارندگان مقاله مذکور عنوان میکنند که ممکن است جهان ما مثالی بینقص از یک دوره آفرینش باشد که پیش از این توسط جهان خودآموز، آموزش دیده و بدون هیچ عیب و نقصی فعالیت میکند. در واقع اینطور عنوان میشود که جهان ما تنها مایل به یادگیری برای استخراج نمونه عالیست و تمایلی به تغییر آنچه در ابتدا خلق شده ندارد.
در ادامه این مقاله برای تنویر مجهولات متعددی که در ذهن مخاطب ایجاد شده میآید:
به عنوان مثال جامعه انسانی را تصور کنید که یاد میگیرد از یک سیستم با ساختار «بقای بر پایه برخورد وحشیانه عوامل»، دنیایی عاری از آن بسازد؛ یا دنیای را تصور کنید که از وقایع اقتصادی یاد میگیرد که چطور مانع از بروز خطاهای بزرگ شده و رفتار خود را تصحیح کند؛ جهان ما در ابعاد بزرگتر نیز میتواند چنین رفتاری داشته باشد.
به هر حال هر آنچه این مقاله تا به امروز عجیب و غریب استنباط شده، درک آن نیز دشوارتر و باور به آن نیز از اذهان دورتر رفته است. در نظر داشته باشید که هیچگاه نمیتوان به پاسخ این سوال رسید که دنیای ما عملاً چیست و چطور رفتار میکند. علت اصلی این است که دنیا ما مسلماً ابعادی فراتر از شعور ما دارد و ما به عنوان مخلوقان این دنیا، قدرت درک کامل خالق را نداریم.
نظر شما دوستان در مورد این تئوری چیست؟ آیا میتوان دنیا را موجودی با قدرت یادگیری تصور کرد؟ اصولاً آموزشی که در دنیای فعلی پیاده نشود به چه معناست و چه کاربردی برای دنیا فعلی دارد؟ آیا دنیای ما نیز یکی از بینهایت دنیاهایی است که خلق شده تا دنیای بی عیب و نقص خلق شود؟ چطور میتوان به این سوالات پاسخ داد؟